شکایت از بی طاقتی
|
|
طایفهی رندان به انکارِ درویشی به در آمدند، و سخنان ناسزا گفتند و بزدند و برنجانیدند!
شکایت از بیطاقتی پیش پیر طریقت برد، که: چنین حالی رفت.
گفت: ای فرزند، خرقهی درویشان جامهی رضا ست؛
هر که در این کسوت تحمّل بیمرادی نکند، مدّعی ست و خرقه بر او حرام.
دریای فراوان، نشود تیره به سنگ
عارف که برنجد، تُنُک آب است هنوز
نظرات شما عزیزان:
|
یک شنبه 15 آبان 1401برچسب:, |
|
|
|